جدول جو
جدول جو

معنی سجده کنان - جستجوی لغت در جدول جو

سجده کنان
(سَ / سِ دَ / دِ کُ)
در حال سجده. بحالت سجده:
خاتونی از عرب همه شاهان غلام او
سمعاً و طاعه سجده کنان هفت کشورش.
خاقانی.
گیسو چو خوشه تافته و زبهر عید وصل
من همچو خوشه سجده کنان پیش عرعرش.
خاقانی
لغت نامه دهخدا

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

(خَ دَ / دِ کُ)
درحال خنده. خنده زنان. (یادداشت بخط مؤلف)
لغت نامه دهخدا
(اَ تَ)
پیشانی بر خاک نهادن. سجده آوردن. پیشانی بر خاک سودن خضوع و شکررا: سرش (عبداﷲ زبیر) برداشتند و پیش حجاج بردند، سجده کرد. (تاریخ بیهقی چ ادیب ص 189).
با تو در باغ بدیدار کند وعده همی
نرگس از شادی آن وعده کند سجده همی.
منوچهری.
کسی را کند سجده دانا که یزدان
گزیدستش از خلق مر رهبری را.
ناصرخسرو.
در سجده نکردنش چه گوئی
مجبور بده ست یا مخیر.
ناصرخسرو.
آفتاب پیش رخش (کنیزک) سجده کردی. (کلیله و دمنه).
حلقه کردند او چو شمعی در میان
سجده کردندش همه صحرائیان.
مولوی.
گفت ای زن پیش این بت سجده کن
ورنه در آتش بسوزی بی سخن.
مولوی.
هرگز اگر راه بمعنی برد
سجدۀ صورت نکند بت پرست.
سعدی.
کافر ارقامت همچون بت سیمین تو بیند
بار دیگر نکند سجدۀ بتهای رخامی.
سعدی (طیبات).
، ستودن. وصف کردن:
چو شعر من بخوانی دوست و دشمن
ترا سجده کند خندان و گریان.
ناصرخسرو (دیوان چ کتاب خانه طهران ص 326)
لغت نامه دهخدا
(سُ فَ / فِ کُ)
در حال سرفه:
آن حلق صراحی بین کز می به فواق آمد
چون سرفه کنان از خون بیمار به صبح اندر.
خاقانی.
حلق و لب قنینه بین سرفه کنان و خنده زن
خنده بهار عیش دان سرفه نوای صبحدم.
خاقانی.
رجوع به سرفه شود
لغت نامه دهخدا
تصویری از سجاده نان
تصویر سجاده نان
دستار خوان
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از خنده کنان
تصویر خنده کنان
يضحك
دیکشنری فارسی به عربی
تصویری از خنده کنان
تصویر خنده کنان
Giggling
دیکشنری فارسی به انگلیسی
تصویری از خنده کنان
تصویر خنده کنان
ricanant
دیکشنری فارسی به فرانسوی
تصویری از خنده کنان
تصویر خنده کنان
kichernd
دیکشنری فارسی به آلمانی
تصویری از خنده کنان
تصویر خنده کنان
くすくす笑う
دیکشنری فارسی به ژاپنی
تصویری از خنده کنان
تصویر خنده کنان
хихикающий
دیکشنری فارسی به روسی
تصویری از خنده کنان
تصویر خنده کنان
ہنستے ہوئے
دیکشنری فارسی به اردو
تصویری از خنده کنان
تصویر خنده کنان
গুগগু হাসি
دیکشنری فارسی به بنگالی
تصویری از خنده کنان
تصویر خنده کنان
kicheko
دیکشنری فارسی به سواحیلی
تصویری از خنده کنان
تصویر خنده کنان
kıkırdayan
دیکشنری فارسی به ترکی استانبولی
تصویری از خنده کنان
تصویر خنده کنان
킥킥 웃는
دیکشنری فارسی به کره ای
تصویری از خنده کنان
تصویر خنده کنان
हंसते हुए
دیکشنری فارسی به هندی
تصویری از خنده کنان
تصویر خنده کنان
צוחק
دیکشنری فارسی به عبری
تصویری از خنده کنان
تصویر خنده کنان
сміючись
دیکشنری فارسی به اوکراینی
تصویری از خنده کنان
تصویر خنده کنان
tertawa
دیکشنری فارسی به اندونزیایی
تصویری از خنده کنان
تصویر خنده کنان
giechelend
دیکشنری فارسی به هلندی
تصویری از خنده کنان
تصویر خنده کنان
riendo
دیکشنری فارسی به اسپانیایی
تصویری از خنده کنان
تصویر خنده کنان
ridacchiante
دیکشنری فارسی به ایتالیایی
تصویری از خنده کنان
تصویر خنده کنان
rindo
دیکشنری فارسی به پرتغالی
تصویری از خنده کنان
تصویر خنده کنان
咯咯笑的
دیکشنری فارسی به چینی
تصویری از خنده کنان
تصویر خنده کنان
chichoczący
دیکشنری فارسی به لهستانی
تصویری از خنده کنان
تصویر خنده کنان
หัวเราะ
دیکشنری فارسی به تایلندی